بهترین موسیقی گیمینگ | معرفی 10 موسیقی برتر

بهترین موسیقی گیمینگ | معرفی 10 موسیقی برتر

موسیقی متن بازی‌های ویدئویی، بخش جدایی‌ناپذیری از جادوی بازی‌ها است که میتواند فضاهای عاطفی عمیق و داستان‌های مهیج را به زندگی بیاورد. از لحظات اولیه تاریخ بازی‌های ویدئویی، آهنگسازان با استفاده از محدودیت‌های فنی دستگاه‌های اولیه، ملودی‌هایی ساخته‌اند که توانسته‌اند نقش بسزایی در شکل‌دهی تجربه‌های بازی داشته باشند.

در این مقاله، به بررسی برخی از معروف‌ترین و تأثیرگذارترین موسیقی‌های متن در دنیای بازی‌های ویدئویی خواهیم پرداخت، از ملودی‌های بیادماندنی سوپر ماریو و سونیک گرفته تا آهنگ‌های دلنشین و تأمل‌برانگیز ماینکرافت و زلدا. این آهنگ‌ها نه تنها موجب شادی و هیجان بازیکنان شده‌اند، بلکه به طور مستقیم در ایجاد دنیاهایی که گیمرها در آن‌ها غرق میشوند، نقش داشته‌اند.

شما میتوانید با داشتن هدفون گیمینگ از شنیدن این موسیقی‌های جذاب در حین بازی لذت ببرید و تجربه گیمینگ خود را به یاد ماندنی کنید. هدفون گیمینگ مانند Sony INZONE H9 با داشتن قابلیت صدای 360 درجه موجب میشود که شما صدا را از تمام جهات بشنوید و در بازی به شما حس حضور میدهد.

The Legend of Zelda

شرکت‌های بازی‌سازی و موسیقی میتوانند ادغام نرم‌افزاری محصولات خود را بهبود بخشیده و راه‌های آسان‌تری برای کسب درآمد از آن‌ها فراهم آورند.
بازی‌ها و موسیقی ارتباط قوی با یکدیگر دارند، با این حال، خرید موسیقی‌هایی که گیمرها هنگام بازی کشف میکنند یا افزودن آسان آن‌ها به لیست پخش ممکن است دشوار باشد.

بازی‌های با بودجه بالا که تجربیات سینمایی، داستان‌ها و استعدادهای درجه یک بازیگری را ارائه میدهند، همچنین در تولید موسیقی متن جذاب و گیرا سرمایه‌گذاری میکنند. برخی از موفق‌ترین مجموعه‌های بازی‌های ویدئویی دیده‌اند که موسیقی متن و آهنگ‌های تم آن‌ها طی دهه‌ها محبوب شده‌اند. با این حال، یافتن این آهنگ‌ها خارج از بازی‌ها میتواند دشوار باشد.

برای بازی‌های رقابتی بازیکن در برابر بازیکن (PvP)، بازیکنان ممکن است ترجیح دهند موسیقی متن خود را داشته باشند که به آن‌ها کمک میکند احساس انرژی بیشتری داشته باشند، بهتر تمرکز کنند یا حتی در طول بازی‌های چالش‌برانگیز، خلق و خوی خوبی حفظ کنند. حدود 22% از گیمرهای نسل Z در بازی‌های آنلاین توصیه‌های موسیقی را با دیگران به اشتراک میگذارند. با این وجود، راه آسانی برای افزودن یک آهنگ به لیست پخش یا خرید آن بدون ترک بازی وجود ندارد.

نظرسنجی جهانی اخیر نشان داد که اینفلوئنسرهای بازی (افرادی که در شبکه‌های اجتماعی محتوای بازی را برای جمعیت زیادی از دنبال‌کنندگان به اشتراک میگذارند، اغلب از طریق پخش‌های زنده) دومین نوع محبوب اینفلوئنسر برای نوجوانان آمریکایی هستند، البته پس از اینفلوئنسرهای موسیقی. شرکت‌های بازی‌سازی ممکن است از اینفلوئنسر برتر برای تبلیغ بازی‌های خود استفاده کنند، اما استریمرها اغلب با محافظت‌های سنگین کپی‌رایت مواجه هستند و حتی ممکن است اخطارهای حذف دریافت کنند اگر موسیقی خود بازی در پخش زنده آن‌ها شنیده شود.

آسان‌تر کردن به اشتراک‌گذاری محتوای بازی و موسیقی توسط استریمرها و اینفلوئنسرها میتواند به مخاطبان آن‌ها کمک کند تا بهتر با این محتوا ارتباط برقرار کرده و با آن تعامل داشته باشند.

در حالی که موسیقی میتواند بازی را تکمیل کند، موسیقیدانان به طور فزاینده‌ای مخاطبان خود را در دنیای بازی‌ها می‌آورند. بازی‌های آنلاین برتر اکنون روزانه ده‌ها میلیون بازیکن را جذب میکنند. برخی از آن‌ها ایستگاه‌های رادیویی درون بازی دارند که انتشارات موسیقی جدید انحصاری از هنرمندان برتر را به نمایش میگذارند، حتی به این هنرمندان نقش‌هایی در داستان بازی میدهند.

بقیه رویدادهای موسیقی را تولید میکنند که موسیقیدانان را به تجربیات فراگیر و بزرگ‌تر از زندگی واقعی می‌آورند، در حالی که کالاهای دیجیتالی و فیزیکی را در طی آن به فروش میرسانند. برای بسیاری، دنیای یک بازی محبوب فقط یک بازی نیست، این یک مقصد اجتماعی برای سرگرمی تعاملی و فراگیر است. در میان بحث‌های رو به رشد درباره متاورس، بازی‌های اجتماعی برتر هم‌اکنون صدها میلیون بازیکن را جذب میکنند که زمان و پول بیشتری را در فضاهای دیجیتالی صرف میکنند.

جستجو برای هم‌افزایی‌ها بین گیمرها و استریمرهای بازی، شرکت‌های بازی‌سازی و ارائه‌دهندگان موسیقی امری ضروری است. رویکردهای زیر را باید در نظر گرفت تا بتوان در این زمینه موفقیت بیشتری کسب کرد. چگونه شرکت‌های بازی‌سازی میتوانند با استفاده از موسیقی مخاطبان خود را افزایش دهند؟ چگونه تولیدکنندگان و ناشران موسیقی میتوانند هنرمندان خود را بیشتر در معرض دید گیمرها قرار دهند؟ و کدام نقاط ادغام بین آن‌ها میتواند توسعه یابد یا پالایش شود؟

چه فرصت‌هایی برای هم‌برندسازی، ترکیب‌ها و رویدادهای زنده درون بازی وجود دارد که موسیقی و بازی را در حالی که از قابلیت‌های پلتفرم‌های بازی بهره میبرند، ترکیب کند؟ چگونه اینفلوئنسرهای بازی و موسیقی میتوانند نقش قوی‌تری ایفا کنند؟ چه راه‌هایی برای سهولت استفاده مجدد از موسیقی توسط دارندگان حقوق موسیقی در حالی که همچنان درآمدها را تأمین میکنند، وجود دارد؟ آیا میتوان سطوح بیشتری از پرداخت برای استریمرها برای استفاده مجدد از موسیقی تحت لیسانس فراهم آورد؟

همان‌طور که بازی‌های بیشتری به خدمات تبدیل میشوند، با سیستم‌های فروش درونی ساخته شده، دارندگان حقوق موسیقی باید راه‌هایی را بررسی کنند تا موسیقی و کالاها به راحتی قابل خریداری درون بازی‌های ویدئویی و خدمات باشد. این میتواند به موسیقیدانان دسترسی مستقیم‌تری به مخاطبان بزرگ بازی‌ها بدهد و زیرساخت‌ها و تجربه کاربری برای اشکال دیگر رسانه‌های قابل خرید درون بازی را فراهم آورد.

Halo


10 موسیقی برتر گیمینگ

Ground Theme – Super Mario Bros

کوجی کوندو با بازی Ground Theme – Super Mario Bros، دوباره خودنمایی کرده است. در حالی که تم بازی زلدا کندتر و مرموزتر است و بازتاب‌دهنده سبک بازی متمرکز بر کاوش است، تم بازی ماریو شاد و روشن است و بازتاب‌دهنده پلتفرم اکشن محور آن است. این آهنگ، که به طور قاطع در C Major و با تن کالیپسو و تاکید بر ضرب‌های ضعیف ساخته شده، در سراسر جهان قابل تشخیص است. شهرت آن به قدری همه‌گیر است که اولین ترانه بازی ویدئویی در تاریخ است که به کتابخانه کنگره راه یافته است. از نظر قابلیت شناسایی، این ترانه یک ستاره بی‌چون و چرا است.

Main Theme – The Legend of Zelda

از آغاز فروتنانه‌اش به عنوان یک آهنگ 8 بیتی در سال 1986 تا ارکستراسیون باشکوه آن در تالار کنسرت، تم اصلی افسانه زلدا بدون شک یکی از قابل تشخیص‌ترین آهنگ‌های بازی‌های ویدئویی تمام دوران است. این قطعه، که توسط کوجی کوندو در طی یک شب ساخته شده، عباراتش در تقریباً تمام بازی‌های زلدا نفوذ کرده است. پر از ماجراجویی و امید، این قطعه با ریتم قدم‌زنی زمان‌بندی شده و تلفیقی از کلید مینور بی‌فلت مرموز با لحن‌های قهرمانانه و امیدوارکننده است. بدون شک، این آهنگ بازی‌های ویدئویی از طریق بازآفرینی‌های بی‌شماری مورد تحسین قرار گرفته است.

Opening Suite – Halo

شاید بهترین نمونه‌ای از ارکستراسیون‌های بازی‌های ویدئویی به عنوان نمادهای موسیقی، Opening Suite – Halo یک سنگ بنای مهم در موسیقی بازی‌های ویدئویی است. این موسیقی ترکیبی از ارکستراسیون عظیم با هارمونی‌های دلنشین است. آهنگساز، مارتین اودانل، که قدرت موسیقی خلق شده توسط خود را به خوبی درک کرده بود، یکی از اولین موسیقی‌های متن اصلی بازی‌های ویدئویی را که به طور مستقل از خود بازی منتشر شده است، پیش برد. Opening Suite به طور ماهرانه‌ای راه خود را به گوش‌های شمار زیادی از تیراندازان مشتاق باز کرده است.

Main Theme (A-Type) – Tetris

تنظیم شده در سال 1989 توسط هیروکازو تاناکا، تم تتریس در میان گیمرها و غیرگیمرها همه‌گیر است. این تم، که شاد و پرانرژی است، در واقع یک ترانه مردمی روسی به نام «کوروبینیکی» است که داستان مواجهه پرتنشی بین یک بازرگان سیار و یک دختر دهقان را توصیف میکند. با وجود منشأ آن، این آهنگ در سراسر جهان به عنوان «آهنگ تتریس» شناخته شده و در سایر رسانه‌ها بازتولید و استفاده شده است. هرچند این بازی ممکن است کوچک و ساده باشد، اما دامنه‌های تم آن چیزی جز سادگی نیست.

Underground – Super Mario Bros

اگرچه به دلیل مدت زمان اندک یازده ثانیه‌ای‌اش به سختی میتوان آن را یک آهنگ نامید، اما تم آن بدون شک قابل توجه است. ملودی ساده 8 بیتی کوجی کوندو، که در فواصل غیرمنظم تکرار میشود، بارها و بارها در سری ماریو استفاده شده است. این آهنگ کمی ترسناک به عنوان یک انحراف تاریک و غیرمعمول از بقیه موسیقی متن بازی، که ملودی‌های روشن و ریتمیک را ارزشمند میداند، عمل میکند. احتمالاً همین طبیعت عجیب و قابل تکرار این آهنگ است که باعث شهرت فراوان آن شده است.

Green Hill Zone – Sonic the Hedgehog

ساخته شده توسط ماساتو ناکامورا، تم شروع آن همچنان یکی از نمادین‌ترین آهنگ‌های دوران کلاسیک 16 بیتی است. این بازی و تم سینت‌پاپ پرانرژی آن با هدف رقابت با نینتندو و قرار دادن سونیک به عنوان رقیبی برای سوپر ماریو ساخته شده‌اند. با الهام گرفته از پاپ ژاپنی و با استفاده از قابلیت‌های صوتی پیشرفته‌تر ژنسیس، این تم علی‌رغم پیشرفت غنی سونیک در سبک‌های موسیقی مدرن، به عنوان یک آهنگ برجسته باقی مانده است.

Main Theme – Pokemon Red & Blue

بلاستویز و چاریزارد از پوکمون قرمز و آبی اولین قسمت‌های سری پوکمون شامل یک قطعه موسیقی نمادین و تم اصلی برای این سری است. ایجاد شده در سال 1996 توسط جونیچی ماسودا، تم اصلی مشترک بازی‌ها از یک پیشرفت انرژیک همراه با افکت‌های صوتی گیرا و رقص‌آور استفاده میکند. هرچند این تم پوکمون توسط طرفداران دوست داشته شده و چندین بار در طول سری بازسازی شده است، اما اغلب تحت سایه ترانه حماسی عنوان انیمه، ‘Gotta Catch ‘Em All’، قرار میگیرد. با این حال، تم اصلی قرمز و آبی به عنوان یک نماد در حق خود خود باقی میماند.

Zelda’s Lullaby – The Legend of Zelda

این ملودی گیرا به اندازه قهرمان و شاهزاده بارها ظاهر شده است. این آهنگ ساخته شده توسط کوجی کوندو در سال 1991، بیشتر در اکارینای زمان که به طور گسترده‌ای ستایش شده، محبوبیت یافته و کانون موسیقی زلدا را مستحکم کرده است. یک ملودی ساده 5 نتی که نشان‌دهنده نبوغ ساده کوندو است، لالایی زلدا نیز در طول سری به عنوان یک موتیف سلطنتی یا لایت‌موتیف برای شاهزاده خانم بازسازی و استفاده مجدد شده است. این قطعه ساده و زیبا در سراسر جهان شناخته شده است.

Mii Channel – Wii

تم کانال Mii، مانند بسیاری دیگر از آهنگ‌های نینتندو Wii، در جامعه بازی‌های ویدئویی معروف است. با وجود اینکه همراه با سازنده آواتار Wii به جای یک بازی مناسب است، ارگ ساده و سیم‌هایی با صدای زیر به آن وضعیت افسانه‌ای بخشیده است. این آهنگ در میم‌های بی‌شماری استفاده شده و در سراسر اینترنت جاودانه شده است. بدون شک، این آهنگ نینتندو با این ضرب غیرمعمول هزاران شنونده را به خود جلب کرده است.

Sweden – Minecraft

با تسلط ماینکرافت بر دنیای بازی، تعجبی ندارد که موسیقی آن نیز در کانون توجه قرار گرفته است. مانند بقیه موسیقی ساده متن، تم پیانوی آرام و ساده آن به یکی از محبوب‌ترین‌ها در صنعت تبدیل شده است. در حالی که آهنگ‌های دیگر مانند Wet Hands and Minecraft (Overworld) نیز به طور مشابه نمادین هستند، Sweden توسط منتقدان ستایش شده و بین طرفداران محبوبیت یافته و به یکی از پربازدیدترین آهنگ‌های بازی‌های ویدئویی در اسپاتیفای تبدیل شده است. این قطعه تأمل‌برانگیز قطعاً قلب هر بازمانده‌ای در آینده را تسخیر خواهد کرد.

Super Mario Bros

نتیجه‌گیری

با بررسی تم‌های موسیقی متن بازی‌های ویدئویی، مشخص میشود که چگونه هر یک از آن‌ها به شکل‌گیری فضای عاطفی و تجربه کلی بازی‌های خود کمک میکنند. از ملودی‌های شاد و پرجنب‌وجوش سوپر ماریو تا نغمه‌های حماسی و دلنشین ماینکرافت، هر قطعه به طور خاصی طراحی شده تا نه تنها مکمل داستان و جهان بازی باشد، بلکه بر تجربه و خاطرات بازیکنان نیز تأثیر بگذارد.

موسیقی در گیمینگ با ابزاری مانند هدفون جذاب‌تر میشود. هدفون گیمینگ به شما کمک میکند که نه تنها از بازی و جزییات آن لذت ببرید، بلکه با شنیدن موسیقی متن نیز حس متفاوتی را تجربه کنید. هدفون سونی با مدل‌های متفاوت گیمینگ خود میتواند در این مورد کاربردی باشد.

این موسیقی‌ها نه تنها در جذب بازیکنان و نگه داشتن آن‌ها در دنیای بازی‌ها نقش دارند، بلکه در فرهنگ عامه نیز به شکل گیری ارتباط عمیق‌تر با این آثار کمک کرده‌اند. از پیوند‌های عاطفی که در پس زمینه‌های ملودیک برقرار میشود تا نقش‌هایی که این آهنگ‌ها در بازآفرینی و تجدید خاطرات بازی دارند، موسیقی بازی‌های ویدئویی تبدیل به یک جزء حیاتی از تجربه بازی شده است. این آهنگ‌ها، که برخی از آن‌ها به ایکون‌هایی در دنیای موسیقی تبدیل شده‌اند، نه تنها بر بازی‌ها بلکه بر روی تمامی صنعت سرگرمی تأثیر گذاشته‌اند، و این نشان‌دهنده قدرت و اهمیت موسیقی در بازی‌های ویدئویی است.