بررسی مستند موسیقی از جان ویلیامز در تجلیلی از آهنگساز افسانهای
با بررسی مستند موسیقی از جان ویلیامز خواهید دید که یکی از ویژگیهای قابل اعتماد و تکرارشونده دیزنی+ در مستندهای پرزرقوبرق آن، به تصویر کشیدن چهرههای مشهور با نگاهی تحسینآمیز است. این مستندها که بیشتر شبیه تبلیغاتی برای شخصیتهایی چون جیم هنسون، میکی ماوس و حرفههای خلاق دیزنی ساخته شدهاند، بیشتر به دنبال ارائه تصویری شاد و تجلیلی از این چهرهها هستند.
مستند 105 دقیقهای موسیقی از جان ویلیامز ساخته لورنت بوزرو، بهترین نمونه از این ژانر است. به ویژه در اولین ساعت خود، این مستند تجلیلی پرجزئیات از یک اسطوره بیهمتاست که به راحتی میتوان گفت به شخصیتی حتی محبوبتر از کارگردانهای مشهوری که با او همکاری کردهاند یا ستارههای سینمایی که موسیقی وی نام آنها را جاودانه کرده، تبدیل شده است.
اثری فراگیر و تأثیرگذار
نام “جان ویلیامز” در لحظهای کوتاه میتواند واکنشهای احساسی و آنی بیشتری نسبت به نامهایی چون استیون اسپیلبرگ یا تام هنکس برانگیزد و البته واکنشها نیز متنوعتر است! بوزرو به خوبی از این واکنشهای روانی بهره میبرد، میداند که در جمعی از بینندگان هر یک میتوانند بلافاصله با شنیدن نام ویلیامز به لحظاتی از خاطرات خود رجوع کنند، از پرواز سوپرمن و E.T. گرفته تا موسیقی مرموز و طنیندار حمله کوسه، و یا سولوهای احساسی ویولن ایتزاک پرلمان و مواجهه با موجودات فضایی یا دایناسورهای بازسازیشده در سینما.
با اینکه موسیقی از جان ویلیامز به عمق آنچه که فیلمبازان شیفته جزئیات انتظار دارند نمیرسد، اما این مستند به گستردگی تأثیر و میراث ویلیامز احترام میگذارد و لحظات احساسی زیادی خلق میکند که تماشاگر را به فکر واداشته و او را ترغیب به جستجوی آثار متعدد با موسیقی ویلیامز میکند. بسیاری از این آثار، بهطور قابلتوجهی، در دیزنی+ موجود هستند. برای گوش دادن به این آثار پیشنهاد میشود که از اسپیکر و هدفون با کیفیتی استفاده کنید و از جزئیات کارهای جان ویلیامز لذت ببرید.
پشت پرده همکاریها
بوزرو، که در کارنامهاش مستندهای بسیاری در مورد هالیوود و شخصیتهای آن به چشم میخورد، از مستند پرمحتوای پنج نفر بازگشتهاند که برنده امی شد تا تبلیغات تحسینبرانگیز دیزنی+ همچون قهرمانان جاودان: ایندیانا جونز و هریسون فورد، توانسته است دسترسی کامل و بینظیری را بهدست آورد. آیا اسپیلبرگ با کارگردانی که سالها با او همکاری و ویژگیهای پشت صحنه متعددی ساخته، تا این حد احساس راحتی میکند؟ شاید برای همیشه نامعلوم بماند، اما بهترین بخشهای این مستند جایی است که ویلیامز و اسپیلبرگ را در حال صحبتهای صمیمی درباره همکاریهایشان میبینیم.
لحظات گفتوگوی ویلیامز و اسپیلبرگ، همراه با بخشهایی از پانل جامع و مفصل آنها در مستند، این ایده را به تصویر میکشد که این فیلم میتوانست حتی از این هم سادهتر باشد. کافی بود اسپیلبرگ و ویلیامز یا لوکاس و ویلیامز را در یک اتاق بگذاریم، قطعهای از موسیقی را برای بحث پیش رویشان قرار دهیم و تنها دو قدم به عقب برداریم تا جادوی آنها شکل بگیرد. بوزرو در این مستند تا حد زیادی از همین رویکرد بهره برده و فضای مناسبی برای تجلی این لحظات ایجاد کرده است.
علاوه بر اسپیلبرگ و لوکاس، بوزرو ترکیبی از بزرگترین همکاران فیلمسازی ویلیامز را گرد هم آورده است، از جمله جی.جی. آبرامز، کریس کلمبوس، ران هاوارد، کاتلین کندی و فرانک مارشال که رابطهاش با این آهنگساز افسانهای از دوران کودکیاش آغاز شده است. این لیست چشمگیر از آهنگسازان و نوازندگان مطرح مانند آلن سیلوستری، توماس نیومن و همچنین هنرمندان شناختهشدهای چون ایتزاک پرلمان، یو-یو ما، امانوئل اکس، آنا سوفی موتر و حتی کریس مارتین از گروه کلدپلی و برنفورد مارسالیس حضور دارند. این ترکیب استثنایی، به ویژه به دلیل اشتیاقی که نسبت به شاهکارهای جاز در جنگ ستارگان دارند، جذابیت و شور خاصی به فیلم میبخشد.
مسیری از نوستالژی تا موفقیتهای مدرن
ساعت اول مستند موسیقی از جان ویلیامز بهشکل مؤثری بهصورت زمانی روایت میشود. بوزرو با بهرهگیری هوشمندانه از موسیقی نوستالژیک ویلیامز از فیلم فابلمنها، که زندگینامهایترین اثر اسپیلبرگ است، از دوران کودکی پر از موسیقی ویلیامز به عنوان پیانیست جاز و آهنگساز، مسیر او را در هالیوود دنبال میکند. هرچند این موارد چندان افشاگریهای جدیدی ندارند، اما همیشه یادآوری این نکته جالب است که ویلیامز از جزیره گيليگان آغاز کرد و در نهایت به ساخت موسیقی برای فهرست شیندلر رسید.
تأملات مبتنی بر خاطرات اولین همکاریهای ویلیامز با اسپیلبرگ و ورودش به دنیای فیلمهای لوکاس، و همچنین سال خارقالعادهای که او موسیقی جنگ ستارگان، برخورد نزدیک و یکشنبه سیاه را ساخت، به دقت و پیوستگی روایت میشوند. اما به دلیل گرمی در داستانسرایی و قطعات موسیقی متعدد، هیچگاه حس خشکی یا یکنواختی در این روایت به وجود نمیآید.
بعضی مواقع، مستند حس عمیقتری به خود میگیرد. بوزرو با دسترسی به ویدیوهای خانگی اسپیلبرگ، تصاویری از جلسات مختلف ضبط موسیقی و حتی چندین برداشت بدون موسیقی از فیلم آروارهها و قطعاتی استفادهنشده از جنگ ستارگان را به ما نشان میدهد. البته، کاش صحنههای بیشتری مانند لحظهای که ویلیامز نظریه و بلاغت موسیقی را با ترکیب پنج نُت اصلی برخورد نزدیک توضیح میدهد، در فیلم وجود داشت.
مستند میتوانست بیشتر به فرایند کار ویلیامز بپردازد و از گروه نوازندگان و آهنگسازان جمع شده انتظار میرفت با عمق بیشتری درباره ویژگیهای خاص ویلیامز بحث کنند. در عوض، دیوید نیومن تنها تعریفی ساده از مفهوم لایتموتیف ارائه میدهد و حتی با نوعی خجالت به پیچیدگی این اصطلاح اشاره میکند. اما در یک مستند بلند، نمیتوان تمام ابعاد را بهطور جامع پوشش داد.
تقریباً اجتنابناپذیر است که برخی از آثار ویلیامز بهطور کامل نادیده گرفته شوند، مانند موسیقیهای فوقالعاده خشم و 1941 که در مستند به آنها اشارهای نمیشود. مستند موسیقی از جان ویلیامز تلاش زیادی برای اثبات موقعیت تثبیتشده ویلیامز به عنوان غول موسیقی ارکسترال در آمریکا انجام میدهد، در حالی که شاید از 30 سال پیش دیگر حتی سختگیرترین منتقدان نیز او را چیزی جز گنجینهای ارزشمند برای موسیقی کلاسیک این کشور نمیدانستند.
آثار کلاسیک ویلیامز در این مستند کاملاً به رسمیت شناخته میشود، هرچند دیدن نظرات بیشتری از هنرمندان درباره نسخههای مختلف از ویلیامز که طی سالها با آنها همکاری داشتهاند، یا دیدگاه مارسالیس درباره تأثیرات جاز اولیه ویلیامز بر موسیقیهایی مانند اگه میتونی منو بگیر میتوانست جالب باشد. اگرچه ساعت اول بیشتر به تحلیل و بررسی دقیق آثار او اختصاص یافته است، 45 دقیقه آخر بیشتر حالت تجلیل کلی دارد.
حاشیههایی درباره شخصیت ویلیامز
در حالی که تمرکز فیلم بر جنبه هنری ویلیامز است، او در 92 سالگی هنوز با سرعتی خارقالعاده مشغول ساخت و اجرای آثار خود است، شخصیت انسانی او به عنوان فردی معمولی تا حدودی در حاشیه قرار گرفته است. در این مستند، چند حکایت ناراحتکننده از مرگ همسر اول او و برخی یادداشتهای طنز درباره علاقهاش به گلف و اهمیت آن در رابطهاش با دخترش آورده شده، اما بوزرو و خود ویلیامز به نظر میرسد که فرض کردهاند تماشاگران بیشتر برای شناخت موسیقی او اینجا هستند تا زندگی شخصیاش.
پس از تماشای موسیقی از جان ویلیامز احساس خواهید کرد که ویلیامز به درستی تجلیل شده است و اگر به نظر شما به تجلیل بیشتری نیاز دارد، میتوانید با تماشای فیلمهایی مانند آروارهها، لینکلن، نجات سرباز رایان و Sugarland Express، در یک شب زیبا و آکنده از ملودی، از آثار او لذت ببرید.
کلام آخر
پس از تماشای موسیقی از جان ویلیامز، به این احساس خواهید رسید که این مستند با تجلیل و بزرگداشتی مناسب، حق مطلب را در مورد یکی از بزرگترین آهنگسازان عصر ما ادا کرده است. ویلیامز، با میراثی بینظیر و آثار جاودانهای که احساسات میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده، در این مستند به زیبایی به تصویر کشیده میشود.
اگرچه برخی جنبهها و آثار خاص او در مستند بهطور کامل پوشش داده نمیشوند، اما این اثر به شکلی محترمانه و زیبا به بازتاب مسیر طولانی و تأثیرگذار او در دنیای موسیقی پرداخته است. اگر احساس میکنید که این تجلیل هنوز کافی نیست، میتوانید با تماشای چندین اثر بینظیر با موسیقی متن جان ویلیامز، از جمله آروارهها، لینکلن، و نجات سرباز رایان یک شب دلنشین و خاطرهانگیز را به خود هدیه دهید و دوباره به دنیای پرملودی که او خلق کرده، سفر کنید.
پاسخگوی سوالات شما هستیم
دیدگاهی وجود ندارد!