تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

بررسی تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

در این مقاله به بررسی تاثیر مولانا در شعر و موسیقی میپردازیم، به مناسبت بزرگداشت مولانا که در 8 مهر است. جلال الدین محمد بلخی معروف به مولانا در ششم ربیع الاول سال 604 هجری در بلخ متولد شد . بعد از آن به عنوان شاعر معروف ایرانی شناخته گردید که در اصل آن را با نام کامل محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی میشناختند. در طول دوران زندگی به جلال‌الدین و مولانا خداوندگار لقب گرفت.

مولانا دانشمند بزرگی بود و شاگردان زیادی داشت. بعضی از اشعار تخلص مولانا را به نام خاموش، خموش، خامش دانسته‌اند. با گذشت زمان بعد از روزها بیماری در پی تبی سوزان در غروب یکشنبه 5 جمادی آخر 672 هجری قمری در گذشت. آرامگاه مولونا در قونیه ترکیه میباشد.

تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

شرح زندگی مولونا

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی در ششم ربیع الاول سال 604 هجری در شهر بلخ دیده به جهان گشود. مولوی از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب مختلف نامیده میشده‌ است.

پدر او مولانا محمد بن حسین خطیبی معروف به بهاءالدین ولد و سلطان‌العلما، از بزرگان صوفیه و مردی عارف بوده است. پدر مولوی مردی سخنور بوده و مردم بلخ علاقه فراوانی به او داشته که ظاهرا همین وابستگی مردم به او سبب ایجاد ترس در محمد خوارزمشاه گردید و او را علیه بهاءالدین ولد برانگیخت.

به همین دلیل بهاءالدین ولد پدر مولوی احتمالاً در سال 610 قمری، هم‌زمان با هجوم چنگیزخان از بلخ کوچ کرد و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته، به شهر خویش بازنگردد. مولوی در سفر زیارتی که پدرش از بلخ عازم آن شد پدرش را همراهی نمود، در طی این سفر در شهر نیشابور همراه پدرش به دیدار شیخ فریدالدین عطار عارف و شاعر شتافت.

ظاهرا شیخ فریدالدین سفارش مولوی را در همان کودکیش (6 سالکی یا 13 سالگی ) به پدر نمود. در این سفر حج علاوه بر نیشابور در بغداد نیز مدتی اقامت کردند و ظاهرا به خاطر فتنه تاتار از بازگشت به وطن منصرف گردیده و بهاء الدین ولد در آسیای صغیر ساکن شد. اما پس از مدتی براساس دعوت علاء الدین کیقباد به شهر قونیه بازگشت.

تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

ازدواج مولوی

مولوی در هجده سالگی با گوهر خاتون دختر خواجه لالای سمرقندی ازدواج نمود که حاصل این ازدواج سه پسر و یک دختر بود. پس از فوت پدرش بهاء الدین ولد راه پدر را ادامه داده و به هدایت و ارشاد مردم عمر خود را سپری نمود.

سفر مولوی برای تحصیلات

مولوی در عین حالی که مردم را راهنمایی مینمود از خودش نیز غافل نبوده تا جایی که وقتی موفق به دیدار محقق ترمذی گردید، خود را شاگرد او کرده از تعلیمات و ارشادات او نهایت بهره‌ را برد و ظاهرا به تشویق همین استادش برای تکمیل معلوماتش رنج سفر به حلب را برخود آسان نموده و عازم شهر حلب گردید.

ایشان در شهر حلب علم فقه را از کمال الدین عدیم فرا گرفت و پس از مدتی که به شهر دمشق رفت، از دیدار با محی الدین عربی، عارف و متفکر زمانش نیز کمال استفاده‌ را برد و از آنجا عازم شهر قونیه گردید و بنابه درخواست سید برهان‌الدین طریق ریاضت را در پیش گرفت. پس از مرگ محقق ترمذی به مدت 5 سال مدرس علوم دینی گردید که نتیجه آن تربیت چهارصد شاگرد میباشد.

تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

داستان آشنایی مولانا با شمس

مولوی یک لحظه از تربیت خود غافل نبوده، تاریخ اینچنین مینویسد که روزی شمس وارد مجلس مولانا میشود. در حالی که مولانا در کنارش چند کتاب وجود داشت. شمس از او میپرسد این که اینها چیست؟ مولانا جواب میدهد قیل و قال است. شمس میگوید و تو را با اینها چه کار است و کتابها را برداشته در داخل حوضی که در آن نزدیکی قرار داشت، می‌اندازد.

مولانا با ناراحتی میگوید ای درویش چه کار کردی، برخی از اینها کتابها از پدرم رسیده بوده و نسخه منحصر بفرد میباشد. و دیگر پیدا نمیشود. شمس تبریزی در این حالت دست به آب برده و کتابها را یک یک از آب بیرون میکشد، بدون اینکه آثاری از آب در کتابها مانده باشد. مولانا با تعجب میپرسد این چه سرّی است؟

شمس جواب میدهد این ذوق وحال است که تو را از آن خبری نیست. از این ساعت است که حال مولانا تغییر یافته و به شوریدگی روی مینهد و درس و بحث را کنار میگذارد و شبانه‌روز در رکاب شمس تبریزی به خدمت می‌ایستد و به قول استاد شفیعی کدکنی تولدی دوباره می‌یابد.

هر چند که مولوی در طول زندگی شصت و هشت ساله خود با بزرگانی همچون محقق ترمذی، شیخ عطار، کمال‌الدین عدیم و محی‌الدین عربی حشر و نشرهایی داشته و از هر کدام توشه‌ای براندوخته، ولی هیچکدام از آنها مثل شمس تبریزی در زندگیش تاثیرگذار نبوده است.

پس از غیبت شمس از زندگی مولانا، با صلاح‌الدین زرکوب دمخور گردید، الفت او با این عارف ساده دل، سبب حسادت عده‌ای شد. پس از مرگ صلاح‌الدین، حسان‌الدین چلبی را به عنوان یار صمیمی خود برگزید که نتیجه همنشینی مولوی با حسام‌الدین، مثنوی معنوی گردیده که حاصل لحظه‌هایی از هم صحبتی با حسام‌الدین میباشد. علاوه بر آن، ایشان دارای آثار منظوم و منثور دیگری نیز میباشند که در زیر به نمونه‌هایی از آنها اشاره میشود.

تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

آثار مولانا

  • مثنوی معنوی: مثنوی معنوی که به زبان فارسی میباشد.
  • غزلیات شمس: غزلیات شمس غزلیاتی است که مولانا به نام مراد خود شمس سروده است.
  • رباعیات: حاصل اندیشه‌های مولاناست.
  • فیه ما فیه: که به نثر میباشد و حاوی تقریرات مولانا است که گاه در پاسخ پرسشی است و زمانی خطاب به شخص معین.
  • مکاتیب: حاصل نامه‌های مولاناست.
  • مجالس سبعه: سخنانی است که مولانا در منبر ایراد فرموده است.

علت نامگذاری روز بزرگداشت مولوی

در سال 2007 از طرف یونسکو سال مولوی نامیده شد، پس از آن تصمیم گرفتند روز تولد مولانا را روز بزرگداشت وی بنامند که این روز 8 مهر میباشد. مولوی در بلخ متولد شد و آرامگاهش در قونیه ترکیه میباشد. اشعار وی در سرتاسر دنیا به زبان‌های مختلفی ترجمه شده است و از محبوبیت بالایی برخوردار میباشد.

ترکیه در برنامه‌هایی که به مناسبت سال جهانی مولانا برگزار کرده‌ است، تلاش کرده‌ که مولانا را به عنوان یک چهره ترک مطرح کند و به جای مولانا از نام «رومی» استفاده کند و این در صورتی است که وی به قول دکتر میرجلال‌الدین کزازی، مولاناپژوه شناخته‌شده، زاده بلخ است.

از سوی دیگر تاجیک‌ها نیز ادعای این را دارند که مولوی را از مشاهیر خود ثبت کنند و استدلال میکنند که مولوی زاده تاجیکستان است. به هر حال مولوی در مثنوی معنوی سفارش به سخن گفتن با زبان پارسی کرده‌است: پارسی گو گرچه تازی خوشتر است، عشق را خود صد زبان دیگر است.

تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

القاب مولانا

از القاب مولانا میتوان به «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی»، «ملای رومی» اشاره نمود و تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند.

مولانا و تفکر ایشان درباره موسیقی

مولانا پیوند عمیقی با موسیقی دارد که در چند جنبه قابل بیان است:

  • نظریه موسیقی: مولانا معتقد است که از طریق موسیقی و سماع میتوان به حالتی از بی‌خویشی و اتصال باشد. او موسیقی را در سطح ایمان میداند و آن را تا حد یک وسیله الهی ارج مینهد.
  • داستان هبوط آدمی: مولانا در شرح جدایی انسان از سرچشمه حقیقت، از نی استفاده میکند. نی برای او نمادی از انسان کامل است و تنها نی را شایسته میداند که غم هبوط انسان را بیان کند. هجده بیت ابتدایی مثنوی، که به نی‌نامه مشهور است، خلاصه‌ای از این مفهوم است.
  • تناقضات نی: مولانا نی را ترکیبی از زهر و تریاق میداند، که این دو جنبه متناقض آن را به عشق تشبیه میکند. نی هم دردی است و هم درمان، همانند عشق که دوگانه‌ای از درد و شوق است.
  • آشنایی با موسیقی: مولانا به موسیقی آشناست و حتی در اشعار عاشقانه خود به نام‌ بردن از موسیقی میپردازد.
  • سازهای موسیقی: مولانا در کلیات شمس از سازهای مختلفی همچون نی، رباب، چنگ، دهل و دف یاد میکند و با اشتیاق از آنها نام میبرد. در موزه آرامگاه او نیز این سازها به نمایش گذاشته شده‌اند.

مولانا چنان شیفته موسیقی بود که نغمه‌ها و آهنگ‌ها را با واژگان خود در اشعارش خلق کرده است. پس از ناپدید شدن شمس، مولانا بیش از پیش در سماع و موسیقی غرق شد و این علاقه تا پایان عمر او ادامه داشت. مولانا پس از تولد دوباره‌اش، به طور مداوم با موسیقی زندگی میکرد و آن را بخش جدایی‌ناپذیری از سماع میدانست.

او چنان شیفته موسیقی و صداها بود که حتی صدای چکش‌هایی که بر سندان دکان صلاح‌الدین زرکوب میخورد، او را به سماع و پایکوبی در بازار زرکوبان وادار میکرد.

تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

روزی مولانا از جلوی دکان صلاح‌الدین گذر کرد و صدای چکش‌ها به گوشش رسید، پس به سماع مشغول شد و مردم زیادی گرد آمدند. وقتی این خبر به صلاح‌الدین رسید، به شاگردانش دستور داد تا به کار خود ادامه دهند و از ضرب باز نایستند، زیرا ارزش زر کم‌تر از این تجربه بود. مولانا تا نزدیک وقت نماز به سماع ادامه داد و سپس از آنها خواست تا متوقف شوند و در پایان، غزلی را آغاز کرد.

يکی گنجی پديد آمد در آن دکان زر کوبی، زهی صورت زهی معنی زهی خوبی زهی خوبی

مولانا موسیقی را نوعی عبادت میدانست و آن را با ایمان  مرتبط میکرد. زمانی که صلاح‌الدین زرکوب، خلیفه‌اش، درگذشت، جنازه‌اش را با آهنگ دف و کوس تشییع کردند. مولانا و اصحابش در حالی که چرخ‌زنان و سماع‌کنان بودند، تابوت را تا مقبره بهاء ولد همراهی کردند. در آن روز، ابتدا قاریان قرآن تلاوت میکردند و سپس قوالان موسیقی مینواختند.

وقتی یکی از منکران درباره این ترکیب پرسید، مولانا پاسخ داد که تلاوت قرآن نشان‌دهنده این است که خلیفه ما مسلمان بوده و نواختن موسیقی نشان‌دهنده این است که او عاشق نیز بوده است.

تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

سرنا: زمطرب ناله سرنای خواهم، ز زهره زاری طنبور خواهم

  • ناله سرناو تهديد دهل، چيزکی ماند بدان ناقور کل

نای: من نای تو ام، از لب تو میجوشم، تا نخروشی هر آينه نخروشم

  • آن لحظه که خامشم از آن خاموشم، تا نيشکرت به هر خسی نفروشم
  • آواز ده اندر عدم ای نای و نظر کن، صد ليلی و مجنون و دوصد وامق و عذرا

چنگ: ای در کنار لطف تو من همچو چنگی با نوا، آهسته تر زن زخمه‌ها تا نگسلانیي تار من

دف: چو دف تسليم کردم روی خود را، بزن سيلی و رويم را قفا کن

طبل: گر طبل وجود ها بدرد، از کتم عدم علم براری

دهل و طبل: اشکم دهل شده است ازين جام دم به دم، ميزن دهل به شکر دلا لم ولم ولم

  • هين طبل شکر زن که می طبل يافتی، گه زير می زن ای دل و گه بم و بم و بم

بربط: تو بمال گوش بربط که عظيم کاهلست او، بشکن خمار را سر که سرَ همه شکست او

چنگ و چغانه: اين خانه که پيوسته در آن چنگ و چغانه ست، از خواجه بپرسيد که اين خانه چه خانه ست

  • اين صورت بت چيست اگر خانه کعبه ست، وين نور خدا چيست اگر دير مغانه ست

مولانا به موسیقی شیفتگی بسیاری داشت و حتی در اشعارش در کلیات شمس نیز نغمه‌ها و آهنگ‌های دل‌انگیزی به وجود آورده که در ادبیات فارسی منحصر به فرد است. موسیقی در شعر او به شکلی ظاهر شده که دیوانش را به یک کتاب آهنگین تبدیل کرده است. موسیقی و سماع بخش مهمی از زندگی مولانا بود و پس از مرگش نیز به عنوان میراثی گران‌بها باقی ماند.

تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

اگرچه او خواهان ایجاد طریقتی پس از خود نبود، اما پس از مرگ، حسام‌الدین چلپی جانشین او شد و پس از او فرزندان مولانا طریقت مولویه را با موسیقی و سماع ادامه دادند. قوالان شعرهای او را میخواندند و آهنگسازان بر مبنای ریتم اشعارش آهنگ میساختند. هنگامی که سماع به شکل مقابله در آمد، موسیقی مولوی با ویژگی‌های خاص خود نمایان شد و “سلام‌های چهارگانه” با آهنگ‌هایی در دستگاه‌های موسیقی همراه شد.

درگذشت مولوی

بالاخره روح جلاالدین محمد مولوی در غروب خورشید روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال 672 هـ قمری بر اثر بیماری ناگهانی که طبیبان از درمان آن عاجز گشتند به دیار باقی شتافت.

تاثیر مولانا در شعر و موسیقی

کلام آخر

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، شاعری بزرگ و عارفی بی‌نظیر است که آثار او همچنان پس از گذشت قرن‌ها از اهمیت و تأثیرگذاری زیادی برخوردارند. زندگی او سرشار از آموزه‌های معنوی و عرفانی بود که از برخوردها و تعاملات او با بزرگانی چون شمس تبریزی نشأت میگرفت. اندیشه‌های عمیق مولانا که در قالب شعر و نثر به جهانیان ارائه شده، نه تنها در فرهنگ ایرانی، بلکه در سراسر دنیا تأثیر شگرفی داشته است. نام او به عنوان یکی از بزرگترین شعرای فارسی‌زبان همواره زنده و جاودان خواهد ماند که توسط اساتید زیادی مانند شجریان، شهرام ناظری خوانده شده است، برای همین پیشنهاد میشود در این روز به آنها از طریق هدفون و اسپیکر خود گوش بدهید.