داستان آهنگ Every Breath You Take اثر استینگ گروه Police
آهنگ هر نفس که میکشی (Every Breath You Take) از گروه پلیس، یکی از مشهورترین و محبوبترین قطعات موسیقی در تاریخ است. این آهنگ به سرعت تبدیل به یک علامت تجاری برای گروه پلیس و به ویژه برای استینگ، خواننده و آهنگساز اصلی آن، شد. اما آیا داستان رسمی پشت این آهنگ واقعیت دارد یا اینکه این تنها یک نمونه از تحریف تاریخ در دنیای موسیقی است ؟
در ابتدا، داستانهای مختلفی در مورد این آهنگ منتشر شد که به نظر میرسید بیشتر به نوعی تحریف یا تغییر در حقایق مربوط به نیت اصلی آهنگ و معنای آن اشاره دارد. این تغییرات در تفسیر معنای آهنگ و نیت آهنگساز، از آن دست پدیدههایی است که در دنیای موسیقی به طور مکرر رخ میدهد، جایی که هنرمند بعد از موفقیت یک قطعه، به نوعی تاریخسازی میکند و نگاهی متفاوت به آثار خود پیدا میکند.
تغییرات در تفسیر آهنگها: یک مثال از پل مک کارتنی
این اولین بار نبود که یک هنرمند حقیقت را در مورد معنی یک آهنگ تغییر میدهد. برای مثال، پل مک کارتنی در مورد آهنگ «بلک برد» (Blackbird) که به عنوان یک قطعه زیبای موسیقی شناخته میشود، سالها از اشاره به اینکه این آهنگ در واقع در مورد نژادپرستی است، اجتناب کرد. البته در سال 2002، مککارتنی در یک مصاحبه با کریس دوریداس، مجری رادیو لسآنجلس، به طور ضمنی تایید کرد که این آهنگ به نژادپرستی اشاره دارد. به همین ترتیب، این نوع تغییرات در تفسیر، به نوعی تحریف تاریخ به حساب میآید، حتی اگر هیچ مدرک قانعکنندهای در این زمینه وجود نداشته باشد.
هر نفس که میکشی: سادگی و پیچیدگی معنایی
حال نوبت به داستان آهنگ Every Breath You Take میرسد. در ابتدا، این آهنگ به عنوان یک قطعه عاشقانه ساده و زیبا معرفی شد، اما به مرور زمان تفسیرهای پیچیدهتری از آن ارائه شد که اغلب با تاریکی و وحشت همراه بودند. استینگ، خواننده و آهنگساز اصلی، خود بارها به این موضوع اشاره کرده است که این آهنگ، علیرغم سادگی ظاهری، پیچیدگیهای معنایی بسیاری دارد که در ابتدا خود او از آن بیخبر بود.
این آهنگ، که به یکی از بزرگترین موفقیتهای تاریخ موسیقی تبدیل شد، از لحاظ ساختاری بسیار ساده است. با توالی آکوردهای معمولی، ملودی ساده و کلماتی ابتدایی، “هر نفس که میکشی” به راحتی توانست در قلب شنوندگان جای بگیرد. این سادگی باعث شد که آهنگ در زمان خود تبدیل به یکی از محبوبترین آثار موسیقی شود. پیشنهاد میکنیم ایم موسیقی خاطره انگیز را با استفاده از یک هدفون یا هندزفری مناسب، با کیفیت بالا گوش کنید.
استفاده از یک ملودی ساده که در سبک فولکسانگ است، باعث شد که این آهنگ شباهتهای زیادی با قطعات دیگری مانند “استند بای می” (Stand by Me) داشته باشد. از طرف دیگر، بخشهای آربیگیتور گیتار اندی سامرز و درامهای استوارت کاپلن، به آهنگ رنگ و لعابی خاص بخشیدند که بر جذابیت آن افزود. برخلاف بسیاری از آهنگهای دیگر گروه Police که بیشتر به مسائل سنگین اجتماعی و سیاسی میپرداختند، “هر نفس که میکشی” به نظر میرسید که یک آهنگ عاشقانه، آفتابی و دلنشین باشد.
آیا استینگ از سادگی آهنگ شرمنده بود ؟
با این حال، استینگ به نظر میرسید که از سادگی این آهنگ شرمگین باشد. او گاهی از ساختار ساده آهنگ انتقاد کرده و معتقد بود که این ویژگی باعث میشود که این آهنگ نسبت به دیگر قطعاتی که بیشتر از نبوغ او حکایت دارند، شایستگی کمتری برای محبوبیت داشته باشد. او در این مورد گفته بود: «آهنگ ساختار استاندارد یک بالاد پاپ را دارد، اما هیچ توسعه هارمونیکی بعد از قسمت میدرنج وجود ندارد، هیچ رهاسازی احساسی.»
اما این نظرات استینگ در مورد سادگی آهنگ، بعدها دستخوش تغییراتی شد. در مصاحبهای با بیبیسی، او اشاره کرد که مردم به طور اشتباهی این آهنگ را به عنوان یک قطعه عاشقانه ساده و ملایم تفسیر کردهاند، در حالی که به نظر او معنای پنهان آن بسیار تاریک و پیچیده است. به گفته او، آهنگ “هر نفس که میکشی” در واقع به یک نوع کنترل و نظارت اشاره دارد که او به نوعی از آن بیخبر بود. او این تغییر دیدگاه را به وضوح در مصاحبههای مختلف بیان کرد و گفت: «آهنگ خیلی، خیلی شیطانی است و زشت. مردم این را به عنوان یک آهنگ عاشقانه ملایم تفسیر کردهاند، در حالی که در واقع کاملاً برعکس است.»
اعترافات استینگ: حقیقت پشت آهنگ “هر نفس که میکشی”
با این حال، این تفسیرهای جدید استینگ از آهنگ “هر نفس که میکشی” بعد از موفقیت بزرگ آن به تدریج شکل گرفت. در یک مصاحبه دیگر از سال 1991، استینگ به طور صریحتر به این موضوع پرداخت و گفت که در ابتدا هیچگونه آگاهی از تاریکی نهفته در آهنگ نداشت. او بیان کرد: «در وسط شب از خواب بیدار شدم و آن خط را در ذهنم داشتم. نشستم پشت پیانو و در نیم ساعت آن را نوشتم. خود ملودی معمولی است، یک تجمیع از صدها ملودی دیگر، اما کلمات جالب هستند. به نظر میرسد که یک آهنگ عاشقانه دلگرمکننده باشد.»
او ادامه داد: «آن زمان نمیدانستم چقدر شیطانی است. فکر میکنم در مورد برادر بزرگ، نظارت و کنترل فکر میکردم.»
این اعترافات نشان میدهند که در ابتدا، استینگ هیچ قصدی برای ایجاد یک آهنگ تاریک و شیطانی نداشت. به نظر میرسد که ایدههای مربوط به کنترل و نظارت، به طور ناخودآگاه وارد متن آهنگ شدهاند. او در این مورد گفت: «آن زمان نمیدانستم، فقط فکر میکردم دارم یک آهنگ موفق مینویسم!»
در این میان، استینگ به هیچوجه قصد نداشت که آهنگش را به شکلی که بعدها تفسیر شد، معرفی کند. او حتی اذعان کرد که این آهنگ در ابتدا تنها یک تلاش برای نوشتن یک آهنگ محبوب بوده است که به طور تصادفی تبدیل به یکی از آثار برجسته موسیقی دهه 80 شد. در نهایت، تفسیرهای تاریک و شیطانی که به این آهنگ نسبت داده شد، به طور عمده از سوی شنوندگان و منتقدان به آن افزوده شدهاند، نه از سوی استینگ.
تحریف تاریخ یا خلاقیت هنری ؟
میتوان گفت که داستانهای مختلفی که در مورد آهنگ “هر نفس که میکشی” شنیده میشود، در حقیقت تحریف تاریخ به حساب میآید. استینگ هرگز قصد نداشت که آهنگش را به عنوان یک اثر تاریک و شیطانی معرفی کند؛ این تفسیرها به مرور زمان و بر اساس تجربیات و دیدگاههای جدید او شکل گرفتند.
این واقعیت که آهنگ در ابتدا تنها یک تلاش برای نوشتن یک آهنگ موفق بود، نشان میدهد که حتی بزرگترین آثار موسیقی نیز ممکن است از دیدگاههای مختلف و در گذر زمان تغییر کند.
پاسخگوی سوالات شما هستیم
دیدگاهی وجود ندارد!